من حاصل عمر خود ندارم جز غم
ور عشقی ز نیک و بد ندارم جز غم
یک همدم با وفا ندیدم جز درد
یک مونس نامرد ندارم جز غم .
۲:
خوشا دردی که درمانش تو باشی
خوشا راهی که پایانش تو باشی
خوشا چشمی که رخسار تو بیند
خوشا ملکی که سلطانش تو باشی
من به این 2 تا جمله خیلی اعتقاد دارم شما چطور؟
1:
زندگی به دو نیم است نیمه ی اول به انتظار نیمه ی دوم و نیمه ی دوم در حسرت نیمه ی اول.
2:
عشق صدای سازگار است و بلای ماندگار .
من که عشق خاصی ندارم اینو واسش بفرستم ولی شما اگه دارین حتمآ این کارو بکنین.
به نام آنکه فانوس عشق را در ظلمت قلبم جای داد
سینه ام را می شکافم و با قلمی از اشک و مرکبی از خون برایت می نویسم :
سلام بر تو که لطیف تر از باران و سرخ تر ازگلهای محبتی و زیباتر از شاخه سار عشقی.
میخواهم گلی از محبت بچینم و برایت بیاورم و آنگاه بر لبانت که سرخ تر از گلهای سرخ اند بوسه ای از عشق میزنم.
من غم را درسکوت و سکوت را در شب و شب را در بستر و بستر ری بریا اندیشیدن به تو دوست دارم
اگر چشمان من دریاست تویی فانوس شبهایش
اگر حرفی زدم از گل تویی معنا و مفهومش

این شعر رو بخون و حال کن  :

قلم بتراشم از هر استخوانم
مرکب گیرم از خون رگانم
بگیرم کاغذی از پرده ی دل
نویسم بر تو دوست مهربانم:

درد عشق و عاشقی درمان ندارد
راز عشق و عاشقی پایان ندارد .

اینم آخرین شعر این پست :
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
با جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه ی بازیگران
اول به دست آرم تو را بعدآ گرفتارت شوم

و اما چند جمله ی زیبا در مورد عشق :
عشق:
تنها مرضی است که بیمار از آن لذت میبرد.
عشق:
زودتر از نسیمی که بر بوستان میوزد نمود پیدا میکند
عشق:
معمولآ نوعی عذاب دردناک است ولی دور ماندن از ان مرگ است

اینم به عنوان حسن ختام چون خیلی دوستتون دارم :
زندگی زیباست نه به زیبایی حقیقت
حقیقت تلخ است نه به تلخی انتظار
انتظار سخت است نه سختی جدایی