۰۷ آذر ۹۲ ، ۱۳:۳۵
حافظ
ای همه شکلِ تو مطبوع و همه جای تو خوش
دلم از عشوۀ شیرینِ شکرخایِ تو خوش
همچو گلبرگ طریِ هست وجودِ تو لطیف
همچو سروِ چمنِ خلد سراپایِ تو خوش
شیوه و نازِ تو شیرین، خط و خالِ تو ملیح
چشم و ابرویِ تو زیبا، قد و بالایِ تو خوش
هم گلستانِ خیالم ز تو پرنقش و نگار
هم مشامِ دلم از زلفِ سمن سایِ تو خوش
در رهِ عشق که از سیلِ بلا نیست گذار
کردهام خاطر خود را به تمنای تو خوش
شکرِ چشمِ تو چه گویم که بدان بیماری
می کند دردِ مرا از رخِ زیبایِ تو خوش
در بیابانِ طلب گر چه ز هر سو خطریست
میرود حافظِ بیدل به تولایِ تو خوش
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.