روزی در هوای گرم مدینه، زنی جوان و زیبا درحالیکه طبق معمول روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوشش پیدا بود، از کوچه عبور میکرد.
مردی از اصحاب رسول خدا (صلیالله علیه و آله) از طرف مقابل میآمد. آن منظره زیبا سخت توجه او را جلب کرد و چنان غرق تماشای آن زیبا شد، که از خودش و اطرافیانش غافل گشت و جلوی خودش را نگاه نمیکرد.
آن زن وارد کوچهای شد و جوان با چشم خود او را دنبال میکرد. همان طور که میرفت، ناگهان استخوان یا شیشهای که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت، وقتی به خود آمد خون از سر و صورتش جاری شده بود.
با همین حال نزد رسول اکرم (صلیالله علیه و آله) رفت و ماجرا را به عرض ایشان رساند. این جا بود که آیه مبارکه نازل شد:
” ای پیامبر، به مؤمنان بگو که دیدههاشان را فروگیرند و عورتهاشان را نگاهدارند، زیرا آن برای ایشان پاکیزهتر است. به درستی که خدا (به آن چه میکنند) آگاه است. و به زنان با ایمان نیز بگو که دیدههاشان را فروگیرند و عورتهاشان را نگاهدارند و زیور و زینت خود را (مگر آنچه از آن آشکار آمد) ظاهر نسازند و باید که روسریها ومقنعههاشان را بر گریبانهاشان فروگذارند و پیرایههای خود را ظاهر نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدرشوهرانشان، یا پسرخواهرانشان، یا زنانشان، یا مملوکان، یا دیوانگان، یا کودکان غیر ممیّز ” [۱]
به نظر شما مقصّر اصلی گناه در این ماجرا کیست؟
آیا آن پسر جوان است؟ آیا آن زن زیبارو است؟
یا این که اصلاً مقصّر هیچکدام از آنها نیستند، بلکه ذات جوان و جوانی این اعمال را ایجاد میکند و آن جوان و زن زیبا مقصّر نیستند؟
جواب این است که هر کدام از آن دو (جوان وزن زیبا) به سهم خود مقصر هستند، و در پیشگاه خدا گناهکار هستند، زیرا هردوی آنها حجاب را رعایت نکردند.
آن جوان با چشمچرانی و امتداد نگاه خود به آن زن نامحرم، حجاب چشم خود را رعایت نکرد و به گناه افتاد. و آن زن زیبارو هم با پوشیدن لباس نامناسب و ظاهر شدن در اجتماع با آن وضع نامناسب، و رعایت نکردن حجاب، هم خود گناه کرد و هم باعث گناه دیگران شد.
دختران و زنان با حفظ حجاب و رعایت شئونات اسلامی، میتوانند جلوی خیلی از گناهان را بگیرند و پسران و مردان هم با عفت پیشه گرفتن و جلوگیری از نگاه شهوت، میتوانند از دام شیطان رهایی یابند.
پی نوشت:
[۱]-کتاب داستانهای استاد شهید مرتضی مطهری
هنگام درس دادن استاد سر کلاس :
(-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-)
وقتی استاد خبر امتحان رو میده :
(o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O)
موقع امتحان:
(←.←) (→.→) (←.←) (→.→) (←.←) (→.→)
وقتی استاد موقع امتحان حواسش جمع میکنه واسه مچ گیری:
(↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓)
وقتی که نمره ها رو میدن :
(͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏)
خانم ها حتما بخوانند؛(نوشته یک فرشته)
خداوند متعال را شاکرم که چادری شدم و به آن عشق می ورزیدم . البته به نظرم خانواده هم در داشتن رفتار اسلامی فرزندان خود تاثیر فراوان دارد .
یادم می آید در زمان خردسالی ؛وقتی که هفت سال بیشتر نداشتم؛ نسبت به همکلاسی هایم محجبه تر بودم . زیر مقنعه هد می زدم طوری که حتی یک تار مویم بیرون نمی زد. علاقه زیادی به حجاب و چادر داشتم.
هنگامی که به سن تکلیف رسیدم و قرار بود در مدرسه برایمان جشن تکلیف برگزار شود از مادرم خواستم برایم جایزه یک چادر بخرد .
برق شادی را در چشمان مادرم احساس کردم. باخوشحالی گونه هایم را بوسید و گفت چشم دختر گلم حتما عزیزم چه انتخاب زیبایی .
مادرم به قول خود عملکرد و علاوه بر چادر مشکی یک ساعت مچی قرمز که خیلی هم زیبا بود برایم هدیه گرفت و اینگونه شد که من چادری شدم . اما فقط در مدرسه چون به خوبی نمی توانستم چادرم را جمع کنم و مرتب پایین چادرم خاکی می شد آن وقت مادرم باید هر روز چادرم را می شست .
اما از کلاس چهارم که کمی قد کشیدم و چادرم به زمین کشیده نمی شد مادرم اجازه داد با چادر به مدرسه بروم و از این کار لذت فراوانی می بردم . من از کودکی چادر را به عنوان عضو جدا ناپذیر از وجودم پذیرفتم .
درست است وقتی که چادر می پوشیدم و به مدرسه می رفتم همه مرا به بچه مثبت و حاج خانم می خواندند، اما من نه تنها بدم نمی آمد بلکه احساس غرور می کردم و بسیار خوشحال می شدم .
خداوند متعال را شاکرم که چادری شدم و به آن عشق می ورزیدم . البته به نظرم خانواده هم در داشتن رفتار اسلامی فرزندان خود تاثیر فراوان دارد . برای مثال من همیشه مادرم را در بیرون از منزل و مهمانی ها با چادر دیده ام ارزش گذاشتن به چادر را از وی آموختم .ایشان الگوی خوب و مناسبی برای من بوده است . و نمی دانم اگر راهنمایی و ارشاد خانواده نبود آیا در حال حاضر من چادری بودم یا خیر ؟
ارزش نهادن به چادر برای من در سرما و گرما یکسان است یادم می آید در تابستان زمانی که هوا خیلی گرم بود و من با چادر به باشگاه ورزشی می رفتم دوستان به من می گفتند ما که چادر نداریم از گرما ذلّه شده ایم گرمای چادر تو را اذیت نمی کند؟
من هم جواب آنها را همیشه با این جمله می دادم که من چادرم را دوست دارم و گرمای آن برایم لذت بخش است . مگر شما کسی یا چیزی را که دوست دارید از آن اذیت می شوید.
سخن را کوتاه کنم خلاصه من عاشق چادرم هستم و حاضر نیستم آن را با چیز دیگری عوض کنم .
ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است
فیلم مستند ومکروا و مکرالله / علل شکل گیری حماسه ۹ دی / لینک مستقیم دانلود
نهم دی تجلی عمق معرفت دینی مردم و تثبیت نظام جمهوری اسلامی ایران توسط آنها از با شرکت میلیونی و افتخار آفرینشان در نهم دی ۸۸ نشان داد همچنان مقتدرانه در مقابل دشمن ایستادهاند و ذرهای در مقابل توهینات و دسیسههای آنان کوتاه نخواهند آمد. فیلم مستند ومکروا و مکرالله نیز به علل و عوامل شکل گیری این حماسه تاریخی می پردازد.
فیلم مستند ومکروا و مکرالله / علل شکل گیری حماسه ۹ دی
مدت زمان : ۲۹ دقیقه
کیفیت : TVRip (عالی)
کاری از : واحد مرکزی خبر، باشگاه خبرنگاران (دی ۱۳۹۱)
کلمات کلیدی : موسوی، نماد سبز، میر حسین موسوی، سبز، پایتخت، فشار از پایین چانه زنی از بالا، مجله تایم، ۲۱ خرداد ۱۳۸۸، ساختار قدرت، رهبر، افکار عمومی، انقلاب سبز، انتخابات ریاست جمهوری، تقلب، ۲۲ خرداد ۱۳۸۸، انتخابات ریاست جمهوری، نامزد انتخاباتی، جشن پیروزی، فتنه ۸۸، پیروز انتخابات، رأی مخفی، بیانیه موسوی، آشوب، اغتشاش، قانون، بازگشت به قانون، شورای نگهبان، کروبی، بی بی سی فارسی، داماد لرستان، احمدی نژاد، تقلب واقعی، انتخابات سبز، ۲۵ خرداد ۱۳۸۸، بازشماری آراء، جمهوری اسلامی، جمهوری ایرانی، نشست خبری سخنگوی شورای نگهبان، تقلب ۱۰ میلیونی، مصطفی تاج زاده، لابی، خاتمی، نامزد معترض، مهدی کروبی، فومنی، دبیر کل جبهه مردمی اصلاحات، اصلاحات، کلید واژه تقلب، تشویش اذهان عمومی، فصل الخطاب، بوش، مهدی کروبی، تخلفات پیش از انتخابات، ابطال انتخابات، اغتشاشات خیابانی، جین شارپ، انقلاب های رنگین، جامعه مدنی، روزه خواری، نماز مختلط، منافقین، مریم رجوی، ولایت فقیه، شبکه خبر، نامزد شکست خورده، نوری زاده، جنبش سبز، حمایت از جنبش سبز، تیر ماه ۱۳۸۸، هیلاری کلینتون، شورای عالی امنیت، انتخابات ۸۸، اسرائیل، غنی سازی اورانیوم، سران فتنه، سران جنبش سبز، سعیده پورآقایی، سعیده آمایی، ترانه موسوی، کشته سازی، شورش خیابانی، ندا آقاسلطان، داستان کشته سازی، کاسپین ماکان، سعیده هاشمی، BBC فارسی، فضا سازی، قدس ۱۳۸۸، ۱۶ آذر ۱۳۸۸، عاشورای ۱۳۸۸، پیام عاشورا، آشوبگران عاشورای ۱۳۸۸، بی حرمتی به عزای حسینی، امت خداجوی، اصحاب فتنه ۸۸، امام، اسلام، انقلاب، امام و انقلاب، رنگ واقعی، عاشورای ۶۱، عاشورای حسینی، ۹ دی، نه دی، حماسه ۹ دی، حماسه نه دی، مستند رنگ واقعی مردم، فیلم مستند رنگ واقعی مردم، پشت پرده فتنه ۸۸، لینک مستقیم، دانلود
فیلم مستند سرگردون / بررسی آسیب شناسانه شبکه های ماهواره ای / لینک مستقیم دانلود
در فیلم مستند سرگردون به کارگردانی محمد طادی که با مضمون نقد عملکرد شبکههای ماهوارهای و آسیبهای ناشی از آنها برای خانواده ایرانی ساخته شده است، ستارگان سینمای ایران چون رامبد جوان، اشکان خطیبی، لعیا زنگنه، مصطفی زمانی، کوروش تهامی، پریوش نظریه در کنار کارشناسی چون فرشته طائرپور، علی معلم و خسرو معتضد حضور دارند.
بررسی آسیب شناسانه برنامه های پرمخاطب شبکه های ماهواره ای چون حریم سلطان، اتاق خبر و … از ویژگی های این مستند است که به جنجالی بودن آن کمک کرده است.
فیلم مستند سرگردون / بررسی آسیب شناسانه شبکه های ماهواره ای
مدت زمان : ۵۶ دقیقه
کیفیت :DVDRip (عالی)
کارگردان : محمد طادی
تهیه کننده : سید صابر امامی
کاری از : شرکت پیام رسان اندیشه
فیلم مستند سرگردون / بررسی آسیب شناسانه شبکه های ماهواره ای
واکنش شبکه «من و تو» به مستند «سرگردون»
مستند «سرگردون» وارد شبکه نمایش خانگی شد
کلمات کلیدی : اصغر فرهادی، پریسا بخت آور، مهران مدیری، فیلم دایره زنگی، فیلم مستند سرگردون، مستند سرگردون، شبکه های ماهواره ای، دیش ماهواره، شبکه های ماهواره ای، رامبد جوان، اشکان خطیبی، لعیا زنگنه، مصطفی زمانی، کوروش تهامی، پریوش نظریه، فرشته طائرپور، علی معلم، خسرو معتضد، ممنوعیت، فرهنگ مصرف گرایی، محمد طادی، حریم سلطان، اتاق خبر، Manoto، اتاق خبر من و تو، شبکه من و تو، شیخ صفی الدین اردبیلی، سلطان سلیمان، نفوذ کلام، حرم سلطان، دکتر شهرام اسلامی، عشوه گری، بلوغ زودرس، مرتضی جاوید، قانون جذب، برنامه بفرمائید شام، بفرمائید شام، تأثیر ماهواره، فرهنگ ایرانی، Persian Star، تی وی پرشیا، TV Persia، فرهنگ اجتماعی، سیستم ارزیابی، بنیان شخصیتی، جواد یحیوی، تناقض فرهنگی، روابط آزاد، ماندگاری ذهنی، تاک شو، Talk Show، لینک مستقیم، دانلود
به نقل از مشرق، محمد صادق
آهنگری، به سال 1336 در اهواز متولد شد. ربع قرن پس از این تولدِ بی سر و
صدا، همه او را به نام «آهنگران» می شناختند و صدای رسا و پرطنین او، به
محبوب ترین آوای میلیون ها ایرانی شده بود، خصوصا صدها هزار جوانی که لباس
رزم بر تن کرده بودند. امروز حاج صادق آهنگران، در میانه ی ششمین دهه از
حیات پربار خویش قرار دارد و گنجینه ی آثار او در سال های دفاع مقدس، در
قالب کتابی ارزشمند به نام«کتاب آهنگران» توسط «نشر یا زهرا» صلوات الله
علیه، منتشر شده است. آن چه می خوانید، برشی است خواندنی از این کتاب
ارزشمند
در زمان جنگ وقتی از خوزستان به
تهران می آمدم، چون در این شهر کسی را نداشتم، بیشتر اوقات منزل «محسن
قهرمانی» و «علی محسنی» بودم، که هماهنگی های مربوط به اجرای برنامه هایم
را انجام می دادند.
در یکی از همین دفعات که به
تهران آمدم، همراه علی محسنی از منزلش خارج شدیم. هنوز ماشین حرکت نکرده
بود، که مرد جوانی با ظاهری غیر مذهبی جلو آمد و خطاب به من، که داخل ماشین
بودم، گفت: «آهنگران، خیلی خاطر خواتیم، می خوایمِت».ا.
ماشین
حرکت کرد و راه افتادیم. پشت یک چراغ قرمز، ماشین توقف کرد. داشتم اطراف
را نگاه می کردم، که چشمم به خانمی افتاد با وضع ظاهری بسیار زننده و عملاً
بدون حجاب. معمولاً به دلیل وجهه ای که بین مردم داشتم، با دیدن صحنه ی
منکر این چنینی دخالت نمی کردم، اما آن روز با دیدن وضع آن خانم، به هم
ریختم و گفتم هرطور شده باید به او تذکر بدهم و امر به معروفش کنم، این جا
مملکت اسلامی است و وضع این زن، درخور کشور اسلامی نیست
.
روزنامه
ای را که روی داشبورد ماشین بود، برداشتم و آن را تا زیر چشم هایم، جلوی
صورتم گرفتم تا مثلاً آن خانم مرا نشناسد و از ماشین پیاده شدم. در چند
قدمی ماشین زن بی حجاب بودم که او با یک نگاه مرا شناخت.
سریع از ماشین پیاده شد و شروع کرد با لحنی خاص، قربان صدقه من رفتن: «آهنگران،
خودتی؟! خیلی ماهی! می دونی چقدر دوست داریم؟!» به شوهرش هم که از آن طرف
ماشین پیاده شد، گفت: «می دونی این کیه؟! این آهنگرانه! آهنگران، خیلی
خوبی، خیلی خوب می خونی، ما همه مون مدیونتیم، اگه تو نبودی جنگ چه جوری
پیش می رفت؟» پشت سرهم از این حرف ها می زد.
من
که به اصطلاح رفته بودم او را امر به معروف کنم، با مشاهده ی این وضعیت،
سریع برگشتم و سوار ماشین شدم و به کار خودم خنده ام گرفت.